به گزارش مشرق، پاسدار شهید «سید علی سادات زوارهای» در تاریخ یکم فروردین ۱۳۴۴ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید سادات زوارهای نامهای را خطاب به خانواده پاسدار شهید «سید عبدالله ایجادی» نوشته بود. شهید ایجادی در زمستان سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر، منطقه جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن این نامه به شرح زیر است:
«بسمه تعالی
با درود و سلام گرم خدمت منجی عالم بشریت، ولی عصر امام زمان (عج) و نایب برحقش امام امت و درود بر روان پاک شهدای گرانقدر اسلام و شهدای گرانقدر عملیاتهای اخیر بخصوص شهدای عملیات پیروزمندانه بدر، بالاخص شهید عزیزم سید عبدالله ایجادی روحش شاد باد و به امید شفای عاجل مجروحین و جانبازان و به امید پیدا شدن پیکرهای مطهر مفقودین و به امید آزادی اُسرای عزیز و به امید فتح و پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و به امید شهادت در راه خداوند تبارک و تعالی انشاءالله هرچه زودتر.
پس از عرض سلام خدمت خانواده معظم و گرامی و عزیز شهید ایجادی که انشاءالله سلام گرم این حقیر روسیاه را که از فرسنگها راه به شما عزیزان میرسد بپذیرید. امیدوارم که در زیر سایه گرانقدر رهبریت امام امت صحیح و سالم و خوش و خُرم باشید و امیدوارم که هیچگونه کسالتی و یا ناراحتی نداشته باشید. انشاءالله تعالی
این حقیر سید علی سادات زوارهای هستم کوچک شما اگر قبولم کنید، خیلی خجالت زدهام و خیلی خیلی مرا ببخشید و عفو کنید که نمیتوانم خدمت شما برسم و یا تا به حال نرسیدم. برادر محمد سوری آمدند در پادگان دوکوهه گفتند ما رفتیم خانه شهید ایجادی و دنبال تو آمدیم، ولی متاسفانه من حقیر سعادت نداشتم که به حضورتان برسم و از این بابت معذرت خواهی میکنم اگر نبودم و الان هم در منطقه هستم و امیدوارم که سلام گرم این حقیر را به مادرتان برسانید.
برای شما از خداوند متعال صبر جلیل و اجر عظیم عطا کند انشاءالله تعالی در ضمن عکسی از برادر عزیز گرامم سید عبدالله ایجادی را برایتان در این نامه میفرستم.
در آخر از شما التماس دعا دارم برای طول عمر و سلامتی رهبر و برای شفای مجروحین و جانبازان و برای آزادی اُسرای عزیزمان دعا کنید که انشاءالله هرچه زودتر راه بسته شدهاش باز شود و اول شما و بعد ما هم پشت سر خانواده معظم شهدا حرکت کنیم. خوب دیگر عرضی ندارم به جز اینکه بگویم که ای مادر شهید ایجادی تو را به جان مادر سادات که پهلوی شکسته هست قسم بدهید که خداوند متعال هم مرا به پیشگاه خودش بپذیرد و مرا هم به پیش داداش عزیزم سید عبدالله ایجادی ببرد.
بخدا موقعی که میروم در اتاقی که با هم در آن اتاق بودیم آنقدر افسوس و اشک میریزم تا دیگر از خود بی خود میشوم و میآیم بیرون؛ از شما مادر شهید ایجادی میخواهم که این دعا را در حق این حقیر روسیاه این عبد گناهکار بکنید، زیرا دعای شما مادران داغدیده رد نمیشود. در آخر شعار همیشگیمان را سر میدهیم.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار
خدایا خدایا از عمر من بکاه و بر عمر رهبر بیفزا
خدایا خدایا شهادت در راهت نصیب من بگردان
الهی آمین یا رب
الهی آمین یا رب
الهی آمین یا رب
انشاءالله تعالی هرچه زودتر
گوشه نویسی نامه:
در ضمن برادران حسینی و برادر صابری مسئول گروهان و معاون گروهان سلام گرمی خدمت شما میرسانند.
مطمئن باشید که شما را از یاد نمیبریم.
خدایا پروردگارا توفیق اخلاص و خلوص و توفیق عبادت و شهادت به من حقیر عطا کن آمین یا رب العالمین.
با روی گلگون از وادی خون ای کربلا ای کربلا ما میآییم
آنان که غمت به جان خریدن
دل از همه غیر تو بریدن
افسوس که گلگون کفنان جبهه جنگ
جان و دادن کربلا ندیدن حسین جان ای حسین بن علی هرچند ناقابلم مرا هم بپذیر حسین جان
التماس دعا دارم شدیداً به امید شهادت در راه خدا هرچه زودتر انشاءالله تعالی
به امید زیارت کربلای حسینی (ع)»